دانشگاه صنعتی مالک اشتر با همکاری انجمن علوم و فنون دریایی ایرانهیدروفیزیک2476-71312220160922Investigation of Tentative Model’s of Sediment Transport at Lengeh Portبررسی مدل های تجربی انتقال رسوب در بندر لنگه11330767FAکامران لاریدانشکدۀ علوم و فنون دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال0000000335053631سید محمد تقی ساداتی پوراستادیار دانشکده علوم و فنون دریایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمالمصطفی ممقانیکارشناسی ارشد علوم دریایی و اقیانوسی- هیدروگرافی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمالJournal Article20161221One of the important problems in ports is sedimentation in access channels and variations of coastline and sea bed, So that dredging for the optimal use of port has considerable price. One of the most important problems in coastal engineering is sediment transportation; because of some times the lack of residual materials show the existence of erosion in the region and in other points association of sediment indicates sedimentation. In this research at the first by comparing of Aerial imagery, coastline variations in Lengeh Port has been evaluated and then using LITPACK software related to DHI, using wave and current data and grading scales of sediments, coastline variation has been simulated and sedimentation in regional of study has been calculated. Results indicate that variation of coastline of Lengeh port in recent is very low and this condition is deposited in accordance with the sedimentary meager resources available in the region.<em><em>یکی از مشکلات بنادر موضوع رسوب</em><em></em><em>گذاری در حوضچه و کانال دسترسی بنادر و تغییرات ساحل و بستر دریا پس از ساخت بندر است؛ به طوری که لا</em><em></em><em>ی</em><em></em><em>روبی رسوبات انباشته</em><em></em><em>شده برای تأمین آبخور مورد نیاز کشتیها و استفادۀ بهینه از بنادر هزینۀ بسیار زیادی دارد. یکی از مهم</em><em></em><em>ترین پارامترها در مسائل مهندسی سواحل انتقال رسوب است. زیرا گاهی اوقات کمبود مواد رسوبی نشان</em><em></em><em>دهندۀ وجود فرسایش در منطقه و در سایر نقاط تراکم مواد، نشان</em><em></em><em>دهندۀ رسوب</em><em></em><em>گذاری است. در این تحقیق ابتدا از مقایسۀ تصاویر هوایی، تغییرات خط ساحلی در منطقۀ بندرلنگه مطالعه می</em><em></em><em>شود. سپس با استفاده از مجموعۀ نرم</em><em></em><em>افزاری </em><em>LITPACK</em><em> از بسته نرمافزاری </em><em>DHI</em><em>، داده</em><em></em><em>های موج، جریان جزرومدی و دانهبندی رسوبات به مدلسازی خط ساحلی و میزان رسوب در منطقه پرداخته میشود. نتایج نشان میدهد که سواحل اطراف بندر لنگه در سال</em><em></em><em>های گذشته تغییرات قابل ملاحظهای نداشته است و این وضعیت با منابع ناچیز رسوبی موجود در منطقه در تطابق است. </em></em><br /> <em><em><br /></em></em>دانشگاه صنعتی مالک اشتر با همکاری انجمن علوم و فنون دریایی ایرانهیدروفیزیک2476-71312220180318Analyzing Water Flux Parameter within the Strait of Hormuz Using MIKE21 Numerical Modelبررسی پارامتر جریان حجمی در تنگۀ هرمز با استفاده از مدل عددی MIKE21152630768FAسید حسین حسن تبار بزرودیدانشجوی دکترا فیزیک دریا، دانشگاه هرمزگان، بندرعباسمحمد رضا خلیل آبادیدانشگاه صنعتی مالک اشترJournal Article20170311In areas such as the Strait of Hormuz analyzing the water flux is of great importance since in these areas subsurface currents can cause flux movement which in turn can cause lots of problems in marine transportation especially in submarine navy. In this study water current characteristic and flux parameters ( (are analyzed in the area of the Strait of Hormuz using HD module. For this purpose, current characteristic within the area was simulated using Mike21 numerical model. The results show that water flux component along the Strait of Hormuz (P component) changes within the range of -1.4 to 0.6 m^3/(s⁄m) and the water flux component along the width of the strait of Hormuz (Q component) changes within the range of -0.6 to 0.5 m^3/(s⁄m). In general, the results of this study show that since the P component is related to surface velocity, this component will decrease and the subsurface flux will increase if the surface velocity decreases. Designing such patterns (pattern of water flux) is crucial in navy, drawing naval maps, and drawing submarine subsurface maps.در مناطقی همچون تنگۀ هرمز بررسی پارامتر جریان حجمی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. چراکه در این مناطق جریانات زیرسطحی میتواند باعث تغییر مقدار جریان حجمیای شود که در حمل و نقل دریایی بهخصوص در دریانوردیهای زیر سطحی باعث بروز مشکلات میشود. در این مقاله مشخصۀ جریان و پارامترهای جریان حجمی عبوری (m^3/(s⁄m)) در محدودۀ تنگۀ هرمز با استفاده از مدول HD بررسی شده است. بدین منظور مشخصۀ جریان در منطقۀ تحقیق با مدل عددی MIKE21 شبیهسازی شده و پس از صحتسنجی به بررسی مقادیر مؤلفههای جریان حجمی پرداخته شده است. نتایج نشان داد که بازۀتغییرات مؤلفۀ جریان حجمی عبوری در راستای تنگۀ هرمز به سمت خلیج فارس (مؤلفۀ P) در محدودۀ بین 1/4- تا m^3/(s⁄m) 0/6 و در عرض تنگۀ هرمز (مؤلفۀ Q) در محدودۀ بین 0/6- تا m^3/(s⁄m) 0/5 است. بهطور کلی نتایج این بررسی نشان میدهد که به دلیل وابستگی مؤلفههای جریان حجمی به سرعت سطحی، مقدار حجمۀ آب در زیر سطح به دلیل گردشهای ترموهالاینی و افزایش سرعت زیر سطحی در هنگام خروج از تنگه و همچنین اختلاف عمق افزایش مییابد. طراحی این الگو (جریان حجمی عبوری) در ناوبری و رسم نقشههای مسیر دریانوردی و نیز رسم مسیر حرکت زیردریایی جهت حرکت آسان در زیر آب بسیار پراهمیت است.دانشگاه صنعتی مالک اشتر با همکاری انجمن علوم و فنون دریایی ایرانهیدروفیزیک2476-71312220180318Wind Effect on Changes of Density in a Theoretical Oceanic Model with Non-Level Bottomاثر باد بر روی تغییرات چگالی در مدل اقیانوسی آزمایشگاهی با کف ناتراز274030773FAزهره حیدری نشلیدانشجوی دکتری، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهرمحمد تقی زمانیاندانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرمسعود صدری نسبعضو هیأت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهرانJournal Article20170528The subject of this study is 3D modeling of density changes and double diffusion of salinity and temperature in a marine rectangular basin with closed boundaries and none-level bottom on longitude: 47º to 58º E and latitude: 24º to 30º N. In the area of the study every horizontal layer has regular mesh grid points. In this study the lattice that is applied is modified Arakawa C lattice and spatial grid distance in both east and north is equal to 0.5º and in vertical with respect to type of vertical coordinate, it is equal to 0.1 in sigma scale. Distance of grids is considered as long as 0.5-degree Longitude and Latitude. It is considered in 5 layers in spherical coordinate with sigma vertical component. In order to Numerical calculation of every parameter used in governing equations, equation should be discretize by special mathematical scheme, and wind blow is considered steady all over basin surface during the 4 days. Results show quality of changes in diffusion of temperature and salinity of each layer along longitude and latitude. <br /> <em>هدف از این پژوهش مدلسازی سه</em><em></em><em>بعدی تغییرات چگالی و انتشار دوگانۀ دما و شوری در یک حوضۀ دریایی مستطیل</em><em></em><em>شکل با مرزهای بسته </em><em>با کف ناتراز </em><em>در یک منطقۀ دریایی با طول جغرافیایی بین 47 تا 58 درجۀ شرقی و عرض جغرافیایی بین 24 تا 30 درجۀ شمالی است.</em><em> در این پژوهش، شبکه</em><em></em><em>ای که برای شبکه</em><em></em><em>بندی محیط استفاده شده، شبکۀ آراکاوای </em><em> تعدیل یافته است و گام شبکه</em><em></em><em>ای در راستای شرق</em><em></em><em>سوی و شمال</em><em></em><em>سوی 5/0 عرض جغرافیایی و در راستای قائم با توجه به نوع آرایۀ قائم 1/0سیگما میباشند.</em><em> برای حل عددی معادلات، باید جملههای موجود در این معادلات گسستهسازی شود و این گسستهسازی بر روی شبکهای صورت میگیرد که شبکۀ مدل نامیده میشود. به این منظور لازم است که محیط مورد مطالعه شبکهبندی شود. شبکهبندی </em><em>به</em><em></em><em>صورت پنج</em><em></em><em>لایه در دستگاه مختصات کروی زمین با آرایۀ قائم سیگما انجام گرفته است. وزش باد به</em><em></em><em>طور یکنواخت و مداوم در مدت 4 روز بر سراسر سطح این حوضه در نظر گرفته شده است. نتایج این مدلسازی سهبعدی، چگونگی تغییرات انتشار دما و شوری هر پنج لایه در همۀ لایهها را در امتداد طول جغرافیایی و عرض جغرافیایی نشان میدهد. </em><em>میدان چگالی برحسب مقدار دما و شوری اولیه از سطح تا عمق افزایش مییابد و میدان چگالی به مقدار میانگین آن میرسد، یعنی به حالت مانا یا پایدار میرسد.</em>دانشگاه صنعتی مالک اشتر با همکاری انجمن علوم و فنون دریایی ایرانهیدروفیزیک2476-71312220180318Analytical Modeling of Flexible Wave Energy Conversion Carpet in Persian Gulf Conditionsمدلسازی تحلیلی فرش مصنوعی دریایی انعطافپذیر جاذب انرژی امواج دریا در شرایط خلیجفارس415030770FAعارف حسین معلمیدانشگاه صنعتی امیرکبیر، دانشکده مهندسی دریامحمد جواد کتابداریدانشگاه صنعتی امیر کبیر،دانشکده مهندسی دریاJournal Article20161224So far, various methods for extracting wave energy have been developed. However, most of these methods have low efficiency in shallow waters and for the small wave amplitude. The mud of the seabed is able to absorb a significant portion of wave energy in different wave lengths. In this paper inspired by this natural characteristic, the idea of a new wave energy converter with the ability to work with high efficiency in shallow water is proposed. If close to the coast, the sea floor is covered by the converter, a significant proportion of wave energy can be absorbed. The main component of this carpet of wave energy converter (CWEC) is a flexible and visco-elastic plate. In this paper, first, by using an analytical modeling, wave energy absorption capability in different sea states of Persian Gulf was considered and compared with other wave energy converters. Further investigations revealed that because of the high efficiency of this converter in shallow waters, it can be suitable for application in the Persian Gulf. Then, the new idea of using piezoelectric elements in the CWEC device was designed to increase its efficiency. The results show that the piezoelectric combined with CWEC could significantly increase the efficiency of this energy converter device.<em>تاکنون روشهای مختلفی برای استخراج انرژی امواج، ابداع شده که اکثر این روشها بازده مناسبی در آبهای کمعمق و موجهای کمارتفاع ندارند. گل ولای بستر دریا قابلیت جذب بخش درخورتوجهی از انرژی موج عبوری را در طول موجهای مختلف دارد</em><em>.</em><em> با الهامگیری از این ویژگی طبیعی میتوان ایدۀ یک مبدل جدید انرژی امواج را با قابلیت کار با راندمان بالا در آبهای کمعمق مطرح کرد. اگر در نزدیکی سواحل، کف دریا به وسیلۀ مبدلی پوشانده شود، میتوان بخش شایان توجهی از انرژی موج عبوری را جذب کرد. این مبدل با توجه به جزء اصلی سازندهاش که صفحهای ویسکو الاستیک و انعطافپذیر و فرشمانند است، فرش مبدل انرژی امواج </em><em>(CWEC)</em><em> نامیده میشود. در این مقاله با استفاده از مدلسازی تحلیلی، قابلیت این فرش درجذب انرژی امواج در شرایط مختلف دریایی بررسی شده و به مقایسۀ این مبدل با دیگر مبدلهای انرژی پرداخته شده است. نتایج نشان داد که به دلیل بازدهی فراوان این فرش در آبهای کمعمق با دامنۀ موج کم و مکانیزم عملکردی کاملاً مغروق آن و ایجادنکردن هرگونه خطر برای حیات زیر آب، میتوان آن را بهعنوان یکی از گزینههای مناسب برای استفاده در خلیج فارس مطرح کرد. سپس ایدۀ جدید استفاده از المانهای پیزوالکتریک در دستگاه </em><em>CWEC</em><em> جهت افزایش بازدهی آن، طرح و بررسی شد. نتایج نشان داد که ترکیب پیزوالکتریک به </em><em>CWEC</em><em> میتواند بازده این دستگاه مبدل انرژی را بهطورقابل ملاحظهای افزایش دهد</em>.دانشگاه صنعتی مالک اشتر با همکاری انجمن علوم و فنون دریایی ایرانهیدروفیزیک2476-71312220180318The Investigation of the Elastic and Piezoelectric Properties of SrHfO3 and the Effect of Uniaxial Stress on its Piezoelectric Properties: an ab initio studyبررسی خواص الاستیکی و پیزوالکتریکی SrHfO3و اثر تنش تکمحور بر خواص پیزوالکتریکی آن: بررسی ابتدا به ساکن516530771FAحسین شاهمیرزاییدانشگاه صنعتی مالک اشترمجید افشاریدانشگاه فرهنگیان اصفهانJournal Article20170122The basic principles of calculations in the framework of density functional theory and density functional perturbation theory were used to investigate the elastic and piezoelectric properties of hypothetical SrHfO<sub>3</sub> compound in tetragonal structure with P4mm space group. Polarization and Born effective charges tensor were calculated to investigate the nature of ferro-electricity of this system in an atomic scale. Our results show that Born effective charges of both Hf and O atoms are much larger than their anticipated nominal charges which show a strong bonding between Hf and O atoms. Formation energy calculation revealed that the compound will be stable, if it is synthesized and would not decompose to its ingredients. Non-vanishing and significant calculated piezoelectric constants imply system piezoelectricity. The effect of uniaxial stress along the c-axis on polarization, Born effective charges and piezoelectric stress and strain coefficients were also investigated. We found that the polarization increases as the uniaxial stress goes from negative to positive. These changes suggest that the uniaxial tensile stress could raise the ferro-electricity, while the uniaxial compressive stress would cancel it. We also found that the piezoelectricity of this system could be improved by applying stress. These results could be significant in the field of lead free piezoelectric materials.<em>ر این مقاله از محاسبات اصول اولیه در چارچوب نظریۀ تابعی چگالی و نظریۀ اختلالی تابعی چگالی، برای بررسی خواص الاستیکی و پیزوالکتریکی حالت پایۀ ترکیب فرضی</em><em>SrHfO<sub>3</sub> </em><em> در</em><em>ساختار چهارکنجی با گروه فضایی</em><em> P4mm</em><em>استفاده شد. برای پی بردن به ماهیت فروالکتریکی ماده در مقیاس اتمی، قطبش و تانسور بارهای مؤثر بورن محاسبه شدند. نتایج نشان میدهد که بار مؤثر بورن اتمهای</em><em> Hf </em><em>و</em><em> O </em><em>بسیار بزرگتر از مقادیر معمولی یونی است که نشاندهندۀ پیوند قوی میان اتمهای</em><em> O </em><em> </em><em>و</em><em> Hf </em><em>است. محاسبۀ انرژی تشکیل نشان داد که این ترکیب در صورت شکلگیری، به عناصر سازنده تجزیه نمیشود. مقادیر غیرصفر و قابلتوجه تانسور پیزوالکتریک نشاندهندۀ وجود پیزوالکتریسیته در این ترکیب است. </em><em>اثر تنش تکمحور در امتداد محور </em><em>c</em><em> بلورشناسی بر روی قطبش، بارهای مؤثر بورن و ضرایب تنش و کرنش پیزوالکتریک این ترکیب نیز بررسی شد. مقدار قطبش با افزایش تنش تکمحور از مقادیر منفی به مقادیر مثبت افزایش مییابد. این تغییرات نشان میدهند که تنش کششی، فروالکتریسیتۀ ترکیب را افزایش میدهد، در حالی که تنش فشاری میتواند منجر به حذف فروالکتریسیتۀ ترکیب شود. بررسی وابستگی ضرایب تنش و کرنش پیزوالکتریک به تنش تکمحور نشان میدهد که با استفاده از تنش میتوان کیفیت پیزوالکتریسیتۀ ترکیب را بهبود بخشید. این نتایج میتواند در حوزۀ مواد جدید پیزوالکتریک بدون سرب حائز اهمیت باشد.</em>دانشگاه صنعتی مالک اشتر با همکاری انجمن علوم و فنون دریایی ایرانهیدروفیزیک2476-71312220180318Investigation on the Seasonal Variations of Tidal Constituents in the North Coasts of Persian Gulf and Oman Seaبررسی تغییرات فصلی دامنۀ مؤلفههای جزرومدی درسواحل شمالی خلیج فارس و دریای عمان677730774FAمرجان مشایخ پورکارشناسی ارشد هیدروگرافی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمالسید روح الله عمادیاستادیار گروه مهندسی نقشه برداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، تهرانمسعود ترابی آزاددانشیار فیزیک دریا، دانشکده علوم دریایی واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی تهرانJournal Article20170127The main purpose of this paper is to examine the monthly change of main constituents of tide in the northern coast of Persian Gulf and Oman Sea. So the coastal tide gauge data in the port of Bushehr, Jask and Chabahar is used. Duration of tide gauge data collection stations from the sea surface height is listed by about 24, 6 and 7 years. By analyzing the data monthly of tide, the tidal constituents of M<sub>2</sub>, S<sub>2</sub>, K<sub>1</sub> and O<sub>1</sub> were obtained separately for each month. Results obtained show that, the greatest tidal range is for lunar semi diurnal component (M<sub>2</sub>) about 72 cm in Jask. However, the main constituents of the monthly changes are for K<sub>1 </sub>with a range of about 30 centimeters. As well as for other constituents such as S<sub>2</sub>, O<sub>1</sub> and M<sub>2</sub> to the monthly change in values of 18, 11 and 9 cm are obtained.<em>هدف اصلی از این مقاله بررسی تغییرات ماهانه در دامنۀ مؤلفههای اصلی جزرومدی در سواحل شمالی خلیج فارس و دریای عمان است. بدین منظور از دادههای تاید گیجهای ساحلی در بنادر بوشهر، جاسک و چابهار استفاده شده است. مدت زمان برداشت اطلاعات تاید گیج از تغییرات سطح لحظهای آب دریا در ایستگاههای ذکرشده بهترتیب در حدود 24، 6 و7 سال است. با آنالیز ماهانۀ دادههای جزرومدی، دامنۀ مؤلفههای جزرومدی </em> <em>، </em> <em>، </em> <em> و</em> <em>به تفکیک برای هر ماه به دست آمده است. نتایج عددی بهدستآمده</em><em>با استفاده از نرمافزار فورمن نشان میدهد، باوجود اینکه بیشترین مقدار دامنۀ مؤلفههای جزرومدی مربوط به مؤلفۀ نیم روزانه ماه</em> <em>در حدود 72 سانتیمتر در بندر جاسک میباشد، ولی اصلیترین تغییرات ماهانه</em><em>یعنی اختلاف بین بیشترین و کمترین مقدار دامنه برای تمامی ماهها در فاصلۀ زمانی ذکرشده در بالا مربوط به مؤلفۀ </em><em> </em> <em>با دامنۀ تغییرات در حدود 30 سانتیمتر است. همچنین برای سایر مؤلفهها نظیر </em> <em>،</em> <em>و </em> <em> به ترتیب مقادیر تغییرات ماهانه در حدود 18، 11 و 9 سانتیمتر به دست آمده است.</em>دانشگاه صنعتی مالک اشتر با همکاری انجمن علوم و فنون دریایی ایرانهیدروفیزیک2476-71312220180318Field Investigation on Distribution of Suspended Sediment and Bed Grin Size on Tiab Estuary during One Tidal Cycleبررسی میدانی پراکندگی رسوبات معلق و دانهبندی رسوبات بستر خور تیاب برای یک دورۀ جزرومدی798930772FAمریم راه بانیاستادیار دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه هرمزگانمسعود رنجبریدانشجوی کارشناسی ارشد فیزیک دریا، دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه هرمزگاندانیال قادریدانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی حمل و نقل دریایی، دانشکده مهندسی دریا، دانشگاه امیرکبیر شاخه بندرعباس0000-0001-9291-961XJournal Article20170628<em>کانالهای آبی و خورها که در قسمت آبهای داخلی قرار دارند، مناطقی هستند که مستقیماً به دریاها متصل میشوند و امکان دسترسی به آبهای آزاد را فراهم میکنند. خور تیاب که در فاصلۀ 30 کیلومتری جنوب شهر میناب واقع شده است نیز کانالی آبی است که به خلیج فارس و منطقۀ استراتژیک تنگۀ هرمز متصل است. پژوهش پیشِرو نتایج اندازهگیری میدانی در پنج ایستگاه در خور مذکور، جهت بررسی علمی و دقیق رسوبات معلق و دانهبندی رسوبات بستر، با استفاده از کدورتسنج متصل به دستگاه </em><em>CTD</em><em> و نمونهبرداری با بطری نمونهبردار نیسکین وگرب است. اندازهگیریها در دو نوبت -نقطه به نقطه به روش رفت و برگشتی</em> <em>در تاریخ 23 مهر 94 و به روش ایستا در تاریخ 28 آبان 94 در یک سیکل کامل جزرومدی- صورت گرفت. نتایج اندازهگیریها بیانگر افزایش رسوبات معلق در زمان جزر است که بیشترین رسوبات به حیطۀ ابتدای کانال تعلق دارد. دانهبندی رسوبات نشان میدهد که از دهانۀ خور به سمت بالادست، دانهبندی بستر کاهش پیدا میکند؛ بدین ترتیب که در ابتدای کانال، دورترین ایستگاه از دهانۀ خور، مقدار سیلت و لای برابر با 71/40درصد</em> <em>است، در حالی که این مقدار در نزدیکی دهانۀ کانال به 48/3 درصد میرسد.</em>دانشگاه صنعتی مالک اشتر با همکاری انجمن علوم و فنون دریایی ایرانهیدروفیزیک2476-71312220180318Alongshore Sediment Transport Rate Estimation by an Artificial Neural Network (ANN) Modelپیشبینی نرخ انتقال رسوب موازی ساحل با استفاده از شبکۀ عصبی مصنوعی در خزر جنوبی (ساحل نور)9110730775FAطیب صادقی فردانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم دریایی، گروه فیزیک دریا0000-0003-3897-7565Journal Article20170801The estimation of alongshore sediment transport rate (LSTR) is the most important factor in analyzing the amount of erosion or accretion along a coast. In the present research, an LSTR measurement was done at daily intervals using sediment traps in Noor coastal area, north of Iran, from March 21 to June 22, 2012. The existing empirical relations are linear or exponential regressions based on the observations and measurements data. Based on calculations, the yearly average of sediment transport rate is 928.73 (m<sup>3</sup>/day) for Noor coastal area. One of the most widely used methods for estimating LSTR, which has advantages compared with others, is setting up and application of an artificial neural network (ANNs) and the present study attempts to develop such a model. Different ANNs with different input configurations and transfer functions were examined. The results reveal that usage of the hyperbolic tangent is better than application of the sigmoid as the transfer functioning. Moreover, the ANN with wave breaking height (), surf zone width (<em>W</em>), and alongshore current velocity (<em>V</em>), as inputs and sediment transport rate (<em>Q</em>) as output configures the best model and predicts more reliably, with higher correlation coefficient, R<sup>2</sup>, of 0.96, the L.S.T.R among others. Using the ANNs model presented in this research, therefore, the sediment transport rate can be estimated with sufficient accuracy.<em>محاسبۀ نرخ انتقال رسوب موازی ساحل بهمنظور مطالعۀ دقیق الگوی فرسایش و رسوبگذاری، از جمله مهمترین موضوعات در مهندسی سواحل است. در پژوهش حاضر، نرخ انتقال رسوب موازی ساحل از اول فروردین ماه تا آخر تیرماه سال 1391 با استفاده از تلهگیر ستونی معلق بهصورت روزانه اندازهگیری (سواحل شهر نور، در شمال کشور ایران) شد. روابط تجربی موجود عمدتاً براساس روشهای برازشی بر روی داده</em><em></em><em>های مشاهداتی و اندازهگیری</em><em></em><em>شده ارائه شده است. نتایج استفاده از فرمول داک 85 نشان داد که نرخ انتقال رسوب برای ساحل شهرستان نور برابر با 334340 متر مکعب بر سال است. در مرحلۀ اول شبکۀ عصبی مصنوعی با متغیرهایی که با روش تجزیه و تحلیل عاملی به عنوان متغیر مستقل انتخاب شده بودند، اجرا شد. نتایج نشان داد که در مجموع عملکرد شبکه با تابع انتقال تانژانت هیپربولیک بهتر از سیگموئید بوده است. بهترین شبکه، شبکهای با ورودیهای ارتفاع موج شکنا، عرض منطقۀ خیزآب ساحلی، سرعت جریان در امتداد ساحل و نرخ انتقال رسوب به دست آمد. یک پارامتر خروجی (</em><em>Q</em><em>) بهعنوان یک شبکه، منجر به پاسخ قابل قبولتر و قابل اعتمادتری با حداکثر مقدار ضریب تبیین 96/0 برای پیشبینی نرخ انتقال محاسبه شد. به این ترتیب با استفاده از شبکۀ عصبی مصنوعی ارائه</em><em></em><em>شده در این پژوهش میتوان به برآورد دقیقتری از نرخ انتقال رسوب موازی ساحل پرداخت.</em>